خوش گذرانی الواطی، تعیش، تن آسانی، تنعم، خوشی، شادخواری، عیاشی، عشرت طلبی، عیش مشربی، کامجویی، لذت جویی، نوش خواریمتضاد: تن آسانی ادامه... الواطی، تعیش، تن آسانی، تنعم، خوشی، شادخواری، عیاشی، عشرت طلبی، عیش مشربی، کامجویی، لذت جویی، نوش خواریمتضاد: تن آسانی فرهنگ واژه مترادف متضاد